۱۳۸۴ اسفند ۱۰, چهارشنبه

مرثيه های احمقانه




برای حباب آب

حبابی بودی روی آب
عمرت ترکيد و
هزار شاخه ی ياس از بوی تو گل داد

برای يک حبه قند

کشيده بودی
به طول خط ريل
تلق تلق چوب های زير هر مسافری
مرد مرده بدون تو نمرده بود

برای راننده ای که از روبرو می آمد و وقتی به من رسيد از روبرويم گذشت.

برای نه پس از شمردن ده

آنگاه
که دوباره از آغاز
از سرگرفتنی باشد
پايانش تويی
که دوباره آغازش
از بعد تو بوده
چه بانی بزرگی
برای يک ديوار از نو رنگ زده بودی

برای بستنی که خورده شده

دريغ
از لحظه های ليسيدنت
زبانم روی تو
قاصر بود
زبانم زير تو
الکن بود
با تو
ساحل ريو دو ژانرو با تمام باسن های نزديک بينش
خنک می شد

برای نوترون های مخ

هی دور می زديد

برای قهوه ی سرد شده

سالی بيست الی سی درصد
سود روی تو می آيد
از امسال که تورا ننوشيدم
تا انتهای عمر
افسوس سپرده هايم را
به باد می سپارم
قهوه ی قهوه ای
بتپ

برای جوانه ی گندم بسته بندی شده

دشت دل گير است
زير پنجره ای نشسته ای
و دست می بينی

برای آبی که از زير پل می گذرد

پيشنهاد تو
در منوی سفره خانه ی جلفا
صد متر پياده روی
شمردن اسکناس
هر عملی را
در تو ديدم
و عکس العمل شدم

برای شيشه های خاک گرفته ی عينک مهدی تولايی.

برای صندلی که رويش کسی ننشسته

از تو مردمانی برخاسته اند
برای هدفی
در ذهن هايشان
خسته شدی
و ريشه هايت
سست شدی
زنگ زدی
و نشستی

برای کرم نرم کننده که تمام شده

برگه ی هلوی خشک شده
در
آرزوی يک کاسه آب

برای نان بربری يک ساعت مانده

يونان
بدون تو
خدايی ندارد
پوليمر
ای مرتع بزرگ
و فراموش کار

برای خطوط عابر اصفهان(که به پياده رو نمی رسند)

کمی آن طرف تر
يا کمی اين طرف تر
تو سزاوار
قدمی هستی
گمشده
يا درتعقيب گمشده

برای يک دی وی دی سوخته

يک چهار پايه
يک کشاورز
رويای نی زاری سوخته
تا شبدر و جوی درو شده
درست روبروی
چهار ميليون و هفت صد هزار صفر
در سيبری

برای جيمی هندريکس

جو ساتريانی فوتبال را کنار گذاشت
و گيتار به دست گرفت

برای آدامس زير دسته ی صندلی

مغزم تير کشيد
وقتی نوک انگشتم
تورا جويده يافت

برای يک لنگه جوراب افتاده پشت کفش.

برای هر دستگاه رياضی

گودل.
مکان : آمريکا
علت مرگ: سو تغذيه

برای کارت شکسته در تلفن

به خاطر تو بد قول می شوم
به خاطر تو فحش می دهم
مشت می زنم
سيلی بودی
که دهکده ی جهانی را
با خود برده است

برای برگ های پاييزی نريخته ی درختی جوانه زده در اسفند

کلاغ ها کی رفتند؟

برای چاپ در روزنامه

گرچه من مانده ام و تو رفتی
آمدی بهر چه بود چون رفتی
رفتی و مانده ام هی تو رفتی
رفتنت بهر چه بود چون رفتی
زيبای من_______________جای خالی تورا،امسال
صرف امور خيريه می کنيم ______پدر مادر و دامادها

برای جک نيکلسون

مارپيچی بود
کشنده
وقتی دنی از تو گريخت
تبر به دست
با نيش های کوسه ات
جان سپرده بودی

برای چهار عمل اصلی پس از اختراع ماشين حساب کاسيو

مادر خوبم
مرا ببوس

برای اخطاريه اداره ی برق.

برای صرف فعل

تمام شدن ِ مهربان
وقتی به آنها رسيدم
چشم هايم از اشک پرشد

برای يک روباه تاکسيدرمی

در دست های خيابان
با چشمهای پلاستيکی
و شامه ای سوخته
ليز خورده بود

برای رستم التواريخ گوشه ی طاقچه ی اتاق جهانگير در کوچه ی باغ زرشک.

برای درختی که پشت درختی است

مردی با ورق ها
چشم بندی می کرد

برای چيزی که نوک زبانم مانده

حنجره ام
به دنبال تو می گردد
و نيستی
گاهی نوک میزنم
اما پرنده نيستم
تا به سویت پر بزنم

برای اين که هرچيزی که صبح ها مصرف کنی به آن معتاد می شوی.

برای تو نامه ای نوشته بودم
حالش را نداشتم
پست کنم
آواره شد
گاهی
يکی دو تا خلاف ساده کرد
و دست گير شد
طومار ندامتی نوشت
و علنا گه خورد
تا در دادگاهی منصفانه
تبرئه شد
و حالا
کنار زباله ها خوابيده
.

۱۶ نظر:

ناشناس گفت...

wonder how you can memorised all these stuff and easily ...

ناشناس گفت...

لعنت به تو کاوه. لعنت به تو. آدم رو سيگار واجب مي کني. لعنت به تو

ناشناس گفت...

براي كوكو سيب زميني هاي ته گرفته پشت گوشي فركتالي...براي تهران به ساعت ديدار :)

من گفت...

سلام کاوه
چه خوب
چه خوبی

ناشناس گفت...

va baraye man vaghti dastam be hich ja band nist...

ناشناس گفت...

zangidamet emshab. naboodi. 12

ناشناس گفت...

چقدر لابلای اینهمه مرثیه "بودی"...داری برمیگردی؟

ناشناس گفت...

adama 2 daste an...ye edde migan zendegi kasiftar az un chizie ke beshe KARD!....va ye edde migan zendegi ro faghat bayad BOKONI! gheyre ine?

ناشناس گفت...

...

ناشناس گفت...

سلام!

ناشناس گفت...

جواب آف كه نمي دي خودم پيدات كردم بلاخره.آره آدم رو سيگار واجب مي كن.همش رو نخوندم اما خيلي هاش عالي بود.براي عقربه ساعتي كه بافري خالي كرده:روي 9 در جا زدن هيچ خسته كننده نيست

ناشناس گفت...

...

ناشناس گفت...

سلام! جالب بود

ناشناس گفت...

hanooz kheyli darim ta dashtanet? dashtanet inja!

ناشناس گفت...

Domino یک ساله شد / سوم اردیبهشت ماه یک هزار و سیصد و هشتاد و پنج
مانیفست شماره 2 < زمان صفر
نفرین نامه 4 < شعر
نقدی بر علامت مشخصه از کارهای رویا تفتی < نقد
اول مکث بود بعد دومینو < یادداشت
پلات < شعر
http://www.domino.blogfa.com/

ناشناس گفت...

fogol ade bood
kheili ziad fogol ade