۱۳۸۴ دی ۳۰, جمعه

چشيدن ِ بالا کشيدن

به ياد ندارم

بيابانی به خوش حالی تو

ديده باشم

پر از اردک های مهاجر

و کسی شبيه من

با همبرگری توی معده اش

در حال ذوب شدن.

انرژی

توی باکِ پاترول قهوه ای

انرژی

توی جاده ی نقره ای

لطفا از اين تندتر نرو

مهره های کمرم شکست خورده اند.

***

راهی در صورت تو بود

با برکه ای وسيع

زيرپايم

چاهی در صورت تو بود

وقتی از درخشش تو

بخار می باريد

برتو تابيده بودم.

پشت سرم

از من که دور مي شدی

دلتای دراز

راستش چه بود

که لبخند می زدی يخ زدی؟

***

پايين ترم نکش

بالا برم

کمی يواش تر

می ترسم بين اين همه جا

گم شوم.

مي ترسم.

لااقل يک لبه قرض بده

برای جای پايم.

يک ذره ی صحيح

هيچ وقت

با مادرش اين کار را نمی کند.

***

روبانم را

روی خاک می کشم

از برق ِ درخت ها

خسته ام.

کو درخت؟

با چشمهای بسته

تنها

عقربه

زنده است.

***

پيچکی پای پره های پنکه

زمان ِپيچيده

تبر بو می کشد.

غروب ِ اردک را

زير بغل می کشم

با مهره های کمرم.

۶ نظر:

ناشناس گفت...

گم شده بودم/برگشتم! هنوز تو همون آدرسي؟خيلي نامردم....ميدونم

ناشناس گفت...

salam....baba investigation ro bikhial...laa aghal gushito javab bede ba ham laas bezanim :) un jaryan ro be sabke systeme be tokhmet bargozar kon :D

ناشناس گفت...

ye kam jaleb bood!

ناشناس گفت...

بابا کاوه تو ديگه کی هستی؟ توهم خورشيد زده بودی يعنی؟ از اون بالا به ما هم يه نگاه مينداختی. کوچيکتيم.

ناشناس گفت...

ffff

ناشناس گفت...

man gijam ! v anemidoonam tu in regular expression i ke neveshti chi dare be yek noneterminal ya be yek terminal khatm mishe ? gijam , unqadar bikhiyali dar tarkib e jomalat didam tu in she`r ke nemidoonam grammar e context free ye un dar kol chi mikhad bege ?